❤♥мἷṩṩ.ҭἷғғᾄᾗẏ♥❤

تو یه مجله خارجى خوندم :
هر آدمى سالانه ٨ تا دوست از جنس مخالف پیدا میکنه !
از این موضوع نتیجه گرفتم که : من آدم نیستم
.

رفته بودم مجلس عقد یکی از رفقام ،
خانواده ی داماد میگفتن :
نون و پنیر آوردیم ؛ دخترتونو بردیم …!
خانواده ی عروس با خوشحالی میگفتن :
نون و پنیر ارزونی تون ؛ ترشی چپوندیم بهتون
.

یه بار رفتم از یه پیرمرده عایق پنجره بگیرم
گفت اینو داریم ۴۵۰۰ اینو داریم ۵۰۰۰ تومن
گفتم فرقشون چیه؟
گفت این یکی پونصد تومن گرونتره
.

.
روغن نارگیل اگه خوب بود
موهای خودِ نارگیل اونجوری نبود !
شبیه پشم گوسفنده والا
.

طرف واسه کنکور، کتابهای خیلی سبز رو میخونده
اما نتیجه ی خیلی قهوه ای گرفته…
مدرسان کثیف

امروز یه راننده نیسان دیدم،
دماغشو عمل کرده بود !
واقعا چه بلایی داره سرمون میاد
.

آهـــای اونــایی که سر جلسه امتحان هنوز ما چیزی ننوشته بودیم
شما یه برگ اضافه میخواستین
ینی تو روحتون با اون قیافتون !
نصف واحدایی که افتادم به خاطر استرسی بود که از وجود شما گرفتم
.
.

.
چند سال دیگه برا نسل آینده سوال میشه که
لوازم آرایش اول برا دخترا بوده یا پسرا ؟!
مرغ و تخم مرغ کم بود اینم اضافه شد

.
میگن بخند تا دنیا به روت بخنده
من :
دنیا:
من:
دنیا:
من:
دنیا: زهرِمار
.

…

یکی از بزرگترین شانس هایی که تو زندگیم آوردم
اینه که اونایی که ازم آدرس پرسیدنو دوباره ندیدم

…

بابام واسه مامانم گل خریده، مامانم میگه : گله؟
بابام میگه: تا نظر کمک داور چی باشه . . !
من و بابام
مامانمم برگشت گفت:
نظر کمک داور رو نمیدونم ولی نظر کمیته انظباطی اینه که:
امشب گشنه بخوابین تا منو دیگه مسخره نکنین… :
من و بابام

اینقدر پول دارم که میتونم بقیه عمرمو تو راحتی زندگی کنم
البته به شرط اینکه حداکثر تا پسفردا بمیرم
.

بابام اومده میگه چرا این سشوار باد نداره
منم گفتم لابد پنچر شده
الان داریم میریم دکتر که سشوارو از تو حلقم بیاره بیرون
.

نظرات شما عزیزان:

ساعت16:06---7 خرداد 1395

محبوبه

ساعت19:20---30 بهمن 1394

عالی بود

ملکه یخی

ساعت15:47---28 بهمن 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

عالی بود

2r3aam

ساعت23:58---2 بهمن 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

اورين

DUYĞU

ساعت23:46---1 بهمن 1394

[وب سایت]

زندگی زیباست ...
و هر روزش آغازی دوباره
برای استفاده از فرصت ها و جبران گذشته...
می توان خاطراتی خوب در ذهن حک کرد
و باقی را دور ریخت ...
یاد زیبایی های زندگی تا پایان عمر نشاط و سرزندگی به دنبال دارد ...

DUYĞU

ساعت23:45---1 بهمن 1394

[وب سایت]

مهم نیست اگر انـسـان
بـرای کـسی که دوسـتـش دارد
غـرورش را از دست بـدهـد...
امـا فـاجعـه است اگر ؛
بـه خـاطـر حـفـظ غـرور ،
کسی را که دوسـت دارد
از دست بـدهـد...!

DUYĞU

ساعت23:45---1 بهمن 1394

[وب سایت]

ای پروردگار مهربان،

آنان که به من بدی کردند مرا هوشیار کردند.
آنان که از من انتقاد کردند به من راه و رسم زندگی آموختند.
آنان که به من بی اعتنایی کردند به من صبر و تحمل آموختند.
آنان که به من خوبی کردند به من مهر و وفا و دوستی آموختند.

پس ای زیبا به همه آنان که باعث رشد و شکوفایی من شدند شادی و سلامت عطا فرما....

DUYĞU

ساعت23:44---1 بهمن 1394

[وب سایت]

« ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﯽ ‏» ﺑﮑﻨﻢ ؟
ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ‏« ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ‏»
ﮐﻪ ‏« ﺗﻤﻨﺎﯼ ﮔﺸﻮﺩﻥ ‏» ﺩﺍﺭﻧﺪ !
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ ‏« ﭘﻨﺠﺮﻩٔ ﺑﺴﺘﻪ ٔ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ‏»
ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ !
‏« ﺑﺎﻣﺪﺍﺩﺍﻥ ‏» ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻡ
ﺑﻪ ‏« ﻧﺴﯿﻢ ﮔﻞ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ ‏» ﺁﻥ ﺑﺎﻏﭽﻪ
ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ !
....... ﻭ ﭼﻪ ‏« ﺷﺒﻬﺎﯼ ‏» ﭘﺮ ﺍﺯ ‏« ﺯﻣﺰﻣﻪ ﺑﯽ ﻭﺯﻧﻢ ‏»
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻣَﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ‏« ﻗﺎﻓﯿﻪ ‏»
ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ !
ﮔﺮ ‏« ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ‏» ﺑﮑﻨﻢ ، ﻣﯽ ﺑﺨﺸﯽ ؟؟
ﻣﻦ ‏« ﺑﻪ ﺩﺯﺩﯼ ‏» ﺯ ﻏﺰﻟﻬﺎ ﯼ ‏« ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺗَﺮَﺕ ‏»
ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ .......

DUYĞU

ساعت23:43---1 بهمن 1394

[وب سایت]

محبت سکه ای است که اگر در قلک دل افتد نمی توان آن را برداشت مگر دل را بشکنی

DUYĞU

ساعت23:40---1 بهمن 1394

[وب سایت]

همه به شما میگویند
روز خوبی داشته باشید
ولی من به شما میگویم:
روز خوبی برای خودتان خلق کنید!!!
به فکر ساختن باشید

روزهای خوب را باید ساخت

DUYĞU

ساعت23:39---1 بهمن 1394

[وب سایت]

هرگز گماڹ نمڪردم
دلم در ڪوچہ هاے تنگ حضورش بلرزد
اما لرزید...
چہ صبورانہ بہ انتظار نگاه مهربانش
چشماڹ خستہ ام را میبستم
وبا چہ امید روشنے قلبم را سنگ فرش قدمهایش میڪردم
ساعات انتظار همچوڹ سڪوت ترانہ هاے سبز گذشت
قفس تنهایے باز در وقت پرواز بروز ڪرد
در هیچستان بودنم
صداے او
نرم و آهستہ چینے تنهاییم را ترڪ داد
اما
اما...
گل احساسم را بہ گداے خستہ روزگار میدهم
آرام آرام
در جاده ناچاریهاے زماڹ قدم بر میدارم
بے آنڪہ بہ پشت سرم بنگرم
دیگر فلسفہ شقایق را نخواهم فهمید
در عمق مفهوم بودنم نمے نگرم
ڪہ پر است از تردید
اما میروم تنها و فقط بہ حضور تنهاییم دل خوش میڪنم
و فریاد خواهم زد ڪہ در این بیشہ ء عشق
دیگر قهرمانے نیست...
فریاد میزنم ایڹ زندگے
فقط بہ وسعت اندوه مڹ جا دارد

DUYĞU

ساعت23:37---1 بهمن 1394

[وب سایت]

با آدمها مهربانتر باشید ...
مخصوصا اونهایی که دوستشان دارید ،
هوایشان را بیشتر داشته باشید ...
اونها مثل لیوان تاشو میمونند ...
تا یه جایی توان سر پا ماندن دارند !
فشار که بر سرشان زیاد شود ،
توانشان میبرد ... فرو میریزند ...
حتی با یک حرف ...
تا هستند ، قدرشان را بدانید ... !

DUYĞU

ساعت23:35---1 بهمن 1394

[وب سایت]

کاش می شد کوچه باغ عشق را . . .
در میان گامهای خسته ای تقسیم کرد . . .
کاش می شد در نگاه سرد صبح . . .
عشق را بر آسمان تفهیم کرد . . !!

DUYĞU

ساعت23:33---1 بهمن 1394

[وب سایت]

ندگي باور مي خواهد آن هم از جنس اميد كه اگر سختي راه به تو يك سيلي زد
يك اميد از ته دل به تو گويد كه خدا هست هنوز...

DUYĞU

ساعت23:31---1 بهمن 1394

[وب سایت]

زندگي كوشش و راهي شدن است
از تماشاگه آغاز حيات تا به جايي كه خدا مي داند

DUYĞU

ساعت23:29---1 بهمن 1394

[وب سایت]

می تَراوَد مَهتاب
می درخشد شَب تاب،
نیست یک دَم شِکَنَد خواب به چشمِ کَس ولیک
غَمِ این خُفته ی چند
خواب در چشمِ تَرَم می شکند.
نگران با من اِستاده سَحَر
صبح می خواهد از من
کز مبارکْ دَمِ او آوَرَم این قومِ به جانْ باخته را بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از رَهِ این سفرم می شکند... نیما یوشیج

beautifulkitty

ساعت21:35---1 بهمن 1394

[وب سایت]

عالی بود
فقط یه سوال؟اونی که آدرس گرفت اصلا زنده موند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:نمودونم خخخخخخخخخ فک نکنم

†ßΐÁÇК ђéáҐ

ساعت17:54---1 بهمن 1394

[وب سایت]